فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Unfitting

American: ˌʌnˈfɪtɪŋ British: ˌʌnˈfɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    نامناسب، ناجور، ناهماهنگ با شرایط
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد unfitting

  1. verb Make unfit or unsuitable
    Synonyms: disqualifying, indisposing, disabling
  2. adjective Not in keeping with what is correct or proper
    Synonyms: inappropriate, incompatible, out or keeping

ارجاع به لغت unfitting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unfitting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unfitting

لغات نزدیک unfitting

پیشنهاد بهبود معانی