با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unflagging

ʌnˈflæɡɪŋ ʌnˈflæɡɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
خستگی‌ناپذیر، نستوه، پایدار، مداوم، پیوسته، بی‌وقفه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Your unflagging support means the world to me.
- حمایت بی‌وقفه‌ی تو برای من یک دنیا ارزش دارد.
- unflagging publicist
- روزنامه‌نگار خستگی‌ناپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unflagging

  1. adjective persistent
    Synonyms: active, assiduous, constant, diligent, dynamic, energetic, fixed, indefatigable, inexhaustible, persevering, staunch, steady, tireless, unceasing, undeviating, unfailing, unfaltering, unrelenting, unremitting, unretiring, untiring, unwearied
    Antonyms: changing, inconstant, variable, wavering

ارجاع به لغت unflagging

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unflagging» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unflagging

لغات نزدیک unflagging

پیشنهاد بهبود معانی