آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Assiduous

əˈsɪdʒuəs əˈsɪdjuəs

معنی assiduous | جمله با assiduous

adjective

با پشتکار، سخت‌کوش، کوشا، دقیق و هشیار، ساعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

an assiduous student

شاگرد ساعی

The CEO praised his assiduous employees.

مدیرعامل از کارمندان سخت‌کوشش تمجید کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assiduous

ارجاع به لغت assiduous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assiduous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assiduous

لغات نزدیک assiduous

پیشنهاد بهبود معانی