با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Grinding

American: ˈɡraɪndɪŋ British: ˈɡraɪndɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    ground
  • شکل سوم:

    ground
  • سوم شخص مفرد:

    grinds

معنی

  • تیزکن، تیزکنی، طاقت‌فرسا، ستم‌آمیز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد grinding

  1. adjective abrasive
    Synonyms: crushing, pulverizing, grating, rubbing, milling, powdering, granulating, disintegrating, bone-crushing, crunching, shivering, smashing, crumbling, scraping, eroding

ارجاع به لغت grinding

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grinding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grinding

لغات نزدیک grinding

پیشنهاد بهبود معانی