آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Assiduity

ˌæsɪˈdjuːəti ˌæsɪˈdjuːəti

معنی assiduity | جمله با assiduity

noun

توجه، پشتکار، استقامت، مداومت، توجه و دقت مداوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He performed his duties with assiduity.

با پشتکار وظایف خود را انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assiduity

  1. noun steady attention and effort, as to one's occupation
    Synonyms:
    diligence industry application concentration industriousness assiduousness sedulousness thoroughgoingness painstakingness

ارجاع به لغت assiduity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assiduity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assiduity

لغات نزدیک assiduity

پیشنهاد بهبود معانی