آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Assign

əˈsaɪn əˈsaɪn

گذشته‌ی ساده:

assigned

شکل سوم:

assigned

سوم‌شخص مفرد:

assigns

وجه وصفی حال:

assigning

معنی assign | جمله با assign

verb - transitive C1

واگذار کردن، ارجاع کردن، تعیین کردن، مقرر داشتن، گماشتن

He played the role assigned to him very well.

نقشی را که به او محول شده بود، خیلی خوب اجرا کرد.

I was assigned to watch the road.

مقرر شده بود که من جاده را بپایم.

verb - transitive

اختصاص دادن، تخصیص دادن، بخش کردن، قلمداد کردن، ذکر کردن، تعیین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The bed assigned to me was large but uncomfortable.

تختخوابی که برای من تعیین شده بود، بزرگ بود ولی راحت نبود.

They assigned a day for Thanksgiving.

آن‌ها یک روز را به شکرگزاری تخصیص دادند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The teacher assigned a new lesson for tomorrow.

معلم درس تازه‌ای را برای فردا تکلیف کرد.

Jealousy was assigned as the motive for that crime.

حسادت به عنوان انگیزه‌ی آن جنایت قلمداد شد.

to assign human attributes to an inanimate object

قائل شدن ویژگی‌های انسانی برای جسم بی‌جان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assign

لغات هم‌خانواده assign

  • verb - transitive
    assign

سوال‌های رایج assign

گذشته‌ی ساده assign چی میشه؟

گذشته‌ی ساده assign در زبان انگلیسی assigned است.

شکل سوم assign چی میشه؟

شکل سوم assign در زبان انگلیسی assigned است.

وجه وصفی حال assign چی میشه؟

وجه وصفی حال assign در زبان انگلیسی assigning است.

سوم‌شخص مفرد assign چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد assign در زبان انگلیسی assigns است.

ارجاع به لغت assign

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assign» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assign

لغات نزدیک assign

پیشنهاد بهبود معانی