گذشتهی ساده:
dished outشکل سوم:
dished outسومشخص مفرد:
dishes outوجه وصفی حال:
dishing outرک گفتن، بدون فکر تجویز کردن، بذل و بخشش کردن، از کیسهی خلیفه بخشیدن
It's important to think before you dish out advice to others.
مهم است که قبلاز اینکه با دیگران رک صحبت کنید، فکر کنید.
It's not fair to dish out insults and expect everyone to just accept them.
درست نیست که اهانتها را رک بگوییم و توقع داشته باشیم که همه آنها را بپذیرند.
غذا کشیدن، سرو کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chef will dish out the pasta as soon as it's ready.
سرآشپز ماکارونی را بهمحض آماده شدن میکشد.
During the picnic, we all took turns to dish out the snacks.
در پیکنیک، همه بهنوبت تنقلات را سرو میکردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dish out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dish-out