آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Dole Out

معنی dole out | جمله با dole out

phrasal verb C2

قسمت کردن، توزیع کردن، پخش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Tina was doling out candy to all the kids.

تینا داشت بین بچه‌ها شکلات پخش می‌کرد.

I got out my wallet to dole out the money.

کیف پولم را درآوردم تا پول را قسمت کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dole out

ارجاع به لغت dole out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dole out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dole-out

لغات نزدیک dole out

پیشنهاد بهبود معانی