حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
قسمت کردن، توزیع کردن، پخش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Tina was doling out candy to all the kids.
تینا داشت بین بچهها شکلات پخش میکرد.
I got out my wallet to dole out the money.
کیف پولم را درآوردم تا پول را قسمت کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dole out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dole-out