(جغرافیا) منطقه آرامگان استوایی، سکوت، افسردگی، منطقه رکود
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He seems to be in the doldrums today.
امروز خیلی افسرده به نظر میرسد.
The oil market is in the doldrums.
بازار نفت کم رواج است.
آرام و افسرده، دلمرده، کساد، کمرواج
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doldrums» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/doldrums