آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Stupor

ˈstuːpər ˈstjuːpə

معنی stupor | جمله با stupor

noun singular countable

گیجی، منگی، مستی

The overwhelming heat put everyone in a stupor.

گرمای طاقت‌فرسا همه را در گیجی فرو برد.

His drunken stupor made him unable to walk straight.

حالت مستی او باعث شد که نتواند صاف راه برود.

noun singular

بهت، خیرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The loud noise broke him out of his stupor.

صدای بلند او را از خیرگی بیرون آورد.

Shocked by the news, she sat in stupor on the couch.

او که از این خبر شوکه شده بود، با بهت روی مبل نشست.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stupor

ارجاع به لغت stupor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stupor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stupor

لغات نزدیک stupor

پیشنهاد بهبود معانی