شکل جمع:
comaeاغما، کما
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Soraya was in a coma for weeks after the accident.
پساز تصادف، ثریا هفتهها در کما بود.
Coma can result from various causes, including trauma and lack of oxygen.
اغما میتواند بهدلایل مختلفی ازجمله تروما و کمبود اکسیژن ایجاد شود.
Doctors monitored her vital signs while she remained in a deep coma.
پزشکان علائم حیاتی او را درحالی که در کمای عمیق بود تحتنظر داشتند.
کلمهی «coma» در زبان فارسی به معنای «کما» یا «بیهوشی عمیق» ترجمه میشود.
این واژه در اصل از واژهی یونانی kōma به معنای «خواب عمیق» گرفته شده است و در زبان پزشکی به حالتی اشاره دارد که در آن فرد برای مدت طولانی بیهوش بوده، واکنشهای طبیعی بدن به محرکهای بیرونی مانند صدا، نور یا لمس بهطور چشمگیری کاهش مییابد یا از بین میرود. کما یکی از پیچیدهترین و در عین حال ترسناکترین وضعیتهای عصبی در علم پزشکی به شمار میآید.
در توضیح نخست، کما وضعیتی است که در آن سطح هوشیاری فرد بهطور شدید کاهش پیدا میکند. مغز در این حالت در سطحی از فعالیت باقی میماند که برای حفظ عملکردهای حیاتی مانند تنفس و ضربان قلب کافی است، اما توانایی پردازش آگاهانهی محیط از بین میرود. این وضعیت میتواند از چند ساعت تا چند هفته و در برخی موارد حتی سالها ادامه داشته باشد. برخلاف خواب طبیعی، فرد در کما را نمیتوان با تحریک فیزیکی یا صدا بیدار کرد، زیرا مسیرهای عصبی مسئول آگاهی و پاسخدهی دچار اختلال شدهاند.
از دیدگاه علمی، کما معمولاً در نتیجهی آسیب به مغز یا اختلال در عملکرد آن به وجود میآید. دلایل شایع آن شامل ضربههای مغزی، سکته، عفونتهای شدید، کمبود اکسیژن، مصرف بیشازحد داروها یا مسمومیت است. بسته به ناحیهای از مغز که آسیب دیده است، شدت و عمق کما متفاوت خواهد بود. پزشکان معمولاً از مقیاسی به نام Glasgow Coma Scale برای سنجش میزان هوشیاری بیمار استفاده میکنند. این مقیاس سه عامل را میسنجد: پاسخ چشمی، پاسخ کلامی و پاسخ حرکتی، تا مشخص شود بیمار در چه سطحی از بیهوشی قرار دارد.
در حیطهی پزشکی و مراقبت، بیماران در کما نیازمند مراقبتهای ویژه و پیوسته هستند. دستگاههای تنفسی، تغذیهی مصنوعی و پایش مداوم علائم حیاتی از جمله اقدامات حیاتی در این شرایط است. در برخی موارد، بیماران ممکن است از حالت کما به تدریج به وضعیتهای دیگری مانند «حالت نباتی» یا «حداقل هوشیاری» منتقل شوند. میزان بهبودی بستگی به علت کما، مدتزمان آن و میزان آسیب مغزی دارد. در مواردی نادر، بیماران پس از مدت طولانی از کما بیدار شدهاند، اما گاهی نیز آسیب مغزی به حدی است که بازگشت کامل هوشیاری ممکن نیست.
در بعد فلسفی و انسانی، کما همواره موضوعی تأملبرانگیز بوده است، زیرا مرز باریکی میان زندگی و مرگ را نمایان میکند. بدن زنده است، اما ذهن خاموش؛ انسان نفس میکشد، اما آگاهی غایب است. در ادبیات، سینما و روانشناسی، وضعیت کما نمادی از سکوت، انتظار و ناپایداری آگاهی انسانی به شمار میرود. این حالت نشان میدهد که زندگی تنها به معنای عملکرد فیزیولوژیکی نیست، بلکه آگاهی و حضور ذهنی بخش اصلی معنای زیستن را تشکیل میدهد.
کما مفهومی است که در مرز میان علم و فلسفه قرار دارد. از یک سو، موضوعی دقیق و پزشکی است که با پیشرفت علم عصبشناسی قابل درکتر شده است؛ از سوی دیگر، پرسشی عمیق دربارهی ماهیت آگاهی، روح و مرزهای حیات را پیش روی انسان میگذارد. این واژه یادآور شکنندگی ذهن انسان و پیچیدگی ظریف پیوند میان جسم و آگاهی است — پیوندی که با خاموش شدن بخشی از مغز، سراسر وجود انسان را در سکوتی ژرف فرو میبرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «coma» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coma