آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Wakefulness

ˈweɪkflnəs ˈweɪkflnəs

معنی wakefulness | جمله با wakefulness

noun uncountable formal

بیداری، هوشیاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Caffeine increases wakefulness by stimulating the brain.

کافئین با تحریک مغز باعث افزایش بیداری می‌شود.

After surgery, the nurse monitored the patient’s level of wakefulness.

پس‌از جراحی، پرستار سطح هوشیاری بیمار را بررسی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wakefulness

  1. noun the state of being awake and alert, not asleep
    Antonyms:

ارجاع به لغت wakefulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wakefulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wakefulness

لغات نزدیک wakefulness

پیشنهاد بهبود معانی