آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Alertness

əˈlɜːrtnəs əˈlɜːtnəs

معنی alertness | جمله با alertness

noun uncountable

هوشیاری، بیداری، گوش‌به‌زنگی، آگاهی، آمادگی ذهنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Lack of sleep affects your alertness and reaction time.

کم‌خوابی بر هوشیاری و زمان واکنش شما تأثیر می‌گذارد.

Proper nutrition can enhance both physical performance and alertness.

تغذیه‌ی مناسب می‌تواند عملکرد جسمی و آمادگی ذهنی را بهبود ببخشد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد alertness

  1. noun a state of being awake, attentive, and quick to notice or respond to potential dangers, changes, or important details
    Synonyms:
    attentiveness vigilance readiness sharpness watchfulness

ارجاع به لغت alertness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alertness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alertness

لغات نزدیک alertness

پیشنهاد بهبود معانی