فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Alertness

əˈlɜːrtnəs əˈlɜːtnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

هوشیاری، بیداری، گوش‌به‌زنگی، آگاهی، آمادگی ذهنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Lack of sleep affects your alertness and reaction time.

کم‌خوابی بر هوشیاری و زمان واکنش شما تأثیر می‌گذارد.

Proper nutrition can enhance both physical performance and alertness.

تغذیه‌ی مناسب می‌تواند عملکرد جسمی و آمادگی ذهنی را بهبود ببخشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد alertness

  1. noun a state of being awake, attentive, and quick to notice or respond to potential dangers, changes, or important details
    Synonyms:
    attentiveness vigilance readiness sharpness watchfulness

ارجاع به لغت alertness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alertness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/alertness

لغات نزدیک alertness

پیشنهاد بهبود معانی