۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Wakeful

ˈweɪkfl ˈweɪkfl

معنی

adjective

بیدار، شب‌زنده‌دار، هشیار، گوش‌به‌زنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wakeful

  1. adjective alert, restless
    Synonyms:
    attentive careful vigilant wary watchful alive astir observant sleepless wide-awake on guard on the alert heedful restless waking on the lookout on the qui vive insomniac unsleeping insomnious
    Antonyms:
    sleepy unaware

ارجاع به لغت wakeful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wakeful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wakeful

لغات نزدیک wakeful

پیشنهاد بهبود معانی