فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Torpidity

tɔːrˈpɪdɪti tɔːˈpɪdɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • حالت بی‌حالی، حالت سستی، ایست، کرختی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد torpidity

  1. noun A deficiency in mental and physical alertness and activity
    Synonyms: torpor, listlessness, dullness, hebetude, languidness, languor, lassitude, leadenness, lethargy, sluggishness, stupor, torpidness

ارجاع به لغت torpidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «torpidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/torpidity

لغات نزدیک torpidity

پیشنهاد بهبود معانی