خوشحالی، خوشی، شادی، سرخوشی، مسرت، شادمانی، سُرور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their hearts were filled with joy and gladness.
قلبشان از شادی و شادمانی لبریز بود.
A small surge of gladness rises in my chest.
موجی از شادمانی در سینهام موج میزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gladness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gladness