فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Inactivity

ˌɪnækˈtɪvəti ˌɪnækˈtɪvəti

شکل جمع:

inactivities

معنی

noun

رکود، عدم فعالیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inactivity

  1. noun a lack of action or activity
    Synonyms:
    inaction idleness inactiveness stagnation inertness inoperativeness
    Antonyms:
    activity
  1. noun a disposition to remain inactive or inert
    Synonyms:
    inertia inactiveness

ارجاع به لغت inactivity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inactivity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inactivity

لغات نزدیک inactivity

پیشنهاد بهبود معانی