با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Fork Over

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
عامیانه دادن، تحویل دادن، سلفیدن، تسویه کردن، پس دادن، پرداخت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The thief was caught and forced to fork over all the stolen goods.
- دزد دستگیر شد و مجبور شد همه‌ی اقلام مسروقه را پس بدهد.
- The company refused to fork over the money for the faulty product they sold.
- شرکت قبول نکرد پول محصول معیوبی را که فروخته بود، پس بدهد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fork over

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fork over» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fork-over

لغات نزدیک fork over

پیشنهاد بهبود معانی