آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Assignment

əˈsaɪnmənt əˈsaɪnmənt

شکل جمع:

assignments

معنی assignment | جمله با assignment

noun countable uncountable B1

وظیفه، مأموریت، مسئولیت

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

the reporter's assignment was to interview the congressman

وظیفه‌ی محوله به خبرنگار عبارت‌ بود از مصاحبه با نماینده‌ی کنگره

she has gone to Italy on a special assignment.

او برای یک مأموریت ویژه به ایتالیا رفته است.

noun countable

واگذاری، انتقال قانونی، حواله، تخصیص اسناد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the assignment of land to landless farmers

تقسیم زمین میان کشاورزان بیزمین

noun countable

تکلیف درسی، مشق

This teacher gives hard assignments.

این معلم تکلیف‌های مشکلی می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assignment

لغات هم‌خانواده assignment

  • noun
    assignment

سوال‌های رایج assignment

شکل جمع assignment چی میشه؟

شکل جمع assignment در زبان انگلیسی assignments است.

ارجاع به لغت assignment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assignment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assignment

لغات نزدیک assignment

پیشنهاد بهبود معانی