فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Selection
səˈlekʃn
səˈlekʃn
شکل جمع:
selectionsمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
B2
انتخاب، گزینش
selection of candidates
گزینش نامزدها
natural selection
انتخاب طبیعی
noun
countable
مجموعه، گزیده، گلچین، دستچین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a selection of silk ties
مجموعه‌ای از کراوات‌های ابریشمی
a selection of Bahar's poems
گزیده‌ای از اشعار بهار
مترادف و متضاد selection
-
noun preference from among choicesSynonyms:choice option pick election alternative choosing excerpt draft picking collection culling druthersAntonyms:rejection refusal
لغات هم‌خانواده selection
-
nounselection, selector, selectivity
-
adjectiveselective
-
verb - transitiveselect
-
adverbselectively
ارجاع به لغت selection
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «selection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/selection
لغات نزدیک selection
- - selectee
- - selecting
- - selection
- - selection check
- - selection ratio