صفت تفضیلی:
more selectiveصفت عالی:
most selectiveگزینشی، انتخابی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
She has a selective memory and often forgets things that are not important to her.
او حافظهای گزینشی دارد و غالبا چیزهایی را که برایش مهم نیستند، فراموش میکند.
Our company uses a selective hiring process to ensure they only bring in the most qualified candidates.
شرکت ما از یک فرآیند استخدام گزینشی استفاده میکند تا اطمینان حاصل کند که فقط شایستهترین داوطلبین به کار گرفته میشوند.
a selective process
فرآیند گزینشی
سختگیر، مشکلپسند، سختپسند، سختگیرانه، مشکلپسندانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Yale is a selective school.
دانشگاه ییل در پذیرش دانشجو سختگیر است.
That artist was known for his selective use of color in his paintings.
آن هنرمند به استفادهی سختگیرانهی رنگها در نقاشیهایش معروف بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «selective» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/selective