فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Choosy

ˈtʃuːzi ˈtʃuːzi

صفت تفضیلی:

more choosy

صفت عالی:

most choosy

توضیحات:

همچنین choosey نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار choosy رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal

(در انتخاب) مشکل‌پسند، سخت‌پسند، دیرپسند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She is so choosy that she has already turned down five suitors.

او آن‌قدر مشکل‌پسند است که تاکنون پنج خواستگار را رد کرده است.

choosey shoppers

خریداران سخت‌پسند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد choosy

  1. adjective fussy, discriminating
    Synonyms:
    picky particular selective exacting fussy discriminating fastidious nice dainty finicky finical persnickety eclectic overparticular prissy select
    Antonyms:
    undemanding unfussy unfastidious

ارجاع به لغت choosy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «choosy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/choosy

لغات نزدیک choosy

پیشنهاد بهبود معانی