با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Selecting

American: səˈlektɪŋ British: sɪˈlektɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    selected
  • شکل سوم:

    selected
  • سوم‌شخص مفرد:

    selects

معنی

B1
گزیدن، گزیننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد selecting

  1. verb Pick out, select, or choose from a number of alternatives
    Synonyms: picking, taking, electing, opting, choosing, singling, preferring, culling, nominating, naming, deciding, drawing, besting
    Antonyms: rejecting, refusing
  2. adjective
    Synonyms: appointing, recruiting, nominating
  3. noun
    Synonyms: selection, choice, election, sifting, gleaning, segregating, indicating, appointing, denominating, denomination, segregation, appointment, determining, determination, winnowing, separation, separating, isolation, isolating, marking-off, marking out, winnowing the wheat from the chaff, separating the sheep from the goats

ارجاع به لغت selecting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «selecting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/selecting

لغات نزدیک selecting

پیشنهاد بهبود معانی