امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Selecting

American: səˈlektɪŋ British: sɪˈlektɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    selected
  • شکل سوم:

    selected
  • سوم‌شخص مفرد:

    selects

معنی

B1
گزیدن، گزیننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد selecting

  1. verb Pick out, select, or choose from a number of alternatives
    Synonyms:
    picking taking electing opting choosing singling preferring culling nominating naming deciding drawing besting
    Antonyms:
    rejecting refusing
  1. adjective
    Synonyms:
    appointing recruiting nominating
  1. noun
    Synonyms:
    selection choice election sifting gleaning segregating indicating appointing denominating denomination segregation appointment determining determination winnowing separation separating isolation isolating marking-off marking out winnowing the wheat from the chaff separating the sheep from the goats

ارجاع به لغت selecting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «selecting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/selecting

لغات نزدیک selecting

پیشنهاد بهبود معانی