شکل جمع:
consignmentsحمل، ارسال، محموله، مرسوله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is responsible for the consignment of goods.
او مسئول فرستادن کالا است.
We received a consignment of tea.
یک محموله چای دریافت کردیم.
(بازرگانی) سپارشی (تحویل کالا از عمدهفروش به خریدار یا خردهفروش به شرط پرداخت بها پس از به فروش رسیدن کالا)، تحویلامانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «consignment» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consignment