فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consignee

ˌkɑːnsaɪˈniː ˌkɒnsaɪˈniː

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal

گیرنده (شخص حقیقی یا حقوقی که کالا برای دریافت آن شخص ارسال می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The consignee must sign for the package to confirm receipt.

گیرنده باید بسته را برای تأیید دریافت امضا کند.

The consignee's address was incorrect.

آدرس گیرنده نادرست بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consignee

  1. noun one who acts for another
    Synonyms:
    representative factor proctor recipient

ارجاع به لغت consignee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consignee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consignee

لغات نزدیک consignee

پیشنهاد بهبود معانی