آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ مهر ۱۴۰۴

    Consignee

    ˌkɑːnsaɪˈniː ˌkɒnsaɪˈniː

    معنی consignee | جمله با consignee

    noun countable formal

    گیرنده (شخص حقیقی یا حقوقی که کالا برای دریافت آن شخص ارسال می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    The consignee must sign for the package to confirm receipt.

    گیرنده باید بسته را برای تأیید دریافت امضا کند.

    The consignee's address was incorrect.

    آدرس گیرنده نادرست بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد consignee

    1. noun one who acts for another
      Synonyms:
      representative factor proctor recipient

    سوال‌های رایج consignee

    معنی consignee به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی consignee در زبان فارسی به‌صورت «گیرنده‌» یا «دریافت‌کننده» ترجمه می‌شود.

    این واژه در زمینه‌ی تجارت و حمل‌ونقل کالا به‌کار می‌رود و به فرد یا شرکتی اشاره دارد که طبق قرارداد حمل، کالا یا محموله‌ای به او تحویل داده می‌شود. ریشه‌ی این اصطلاح از فعل لاتین consignare گرفته شده است که به معنای «ارسال کردن، تحویل دادن یا ثبت کردن» است، و consignee به شخصی گفته می‌شود که کالا برای او ارسال شده و مسئولیت دریافت و رسیدگی به آن را دارد.

    در تجارت بین‌الملل و حمل‌ونقل، نقش consignee بسیار مهم است، زیرا او شخصی است که مالک یا نماینده‌ی قانونی دریافت محموله محسوب می‌شود. در اسناد حمل و نقل مانند بارنامه (bill of lading)، نام consignee به‌وضوح ذکر می‌شود تا مسئولیت دریافت کالا مشخص باشد. این تعیین مسئولیت، از بروز سوءتفاهم و مشکلات قانونی جلوگیری می‌کند و نشان‌دهنده‌ی اهمیت دقت در معاملات تجاری و حمل‌ونقل است.

    از منظر عملی، consignee تنها دریافت‌کننده‌ی کالا نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد باید فرآیند ترخیص گمرکی، بررسی کیفیت، و تأیید سلامت کالا را نیز انجام دهد. به این ترتیب، وظایف او می‌تواند شامل کنترل اسناد، بررسی میزان کالا، و هماهنگی با حمل‌کننده و فرستنده (consignor) باشد. در بسیاری از معاملات بین‌المللی، عدم حضور یا عدم همکاری مناسب consignee می‌تواند باعث تأخیر در تحویل کالا و حتی خسارت مالی شود.

    در تجارت داخلی نیز مفهوم consignee کاربرد دارد، هرچند بیشتر در قالب لجستیک و زنجیره تأمین دیده می‌شود. شرکت‌های حمل و نقل، انبارها و توزیع‌کنندگان عمده، برای اطمینان از تحویل صحیح کالا، اطلاعات دقیق گیرنده یا consignee را ثبت و پیگیری می‌کنند. این موضوع به مدیریت موجودی، برنامه‌ریزی ارسال و کاهش خطاهای تحویل کمک می‌کند و نقش حیاتی در کارآمدی زنجیره تأمین دارد.

    از دیدگاه حقوقی و قراردادی، consignee نماینده‌ی رسمی دریافت‌کننده‌ی کالا است و وجود او در اسناد رسمی، تضمینی برای شفافیت و مسئولیت‌پذیری در فرآیند حمل‌ونقل فراهم می‌کند. این واژه نشان‌دهنده‌ی اهمیت تفکیک نقش‌ها و مسئولیت‌ها در فعالیت‌های تجاری و لجستیکی است و یادآور این نکته است که هر فرایند موفق در تجارت و حمل‌ونقل، نیازمند تعیین دقیق وظایف و اشخاص مسئول است.

    ارجاع به لغت consignee

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «consignee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consignee

    لغات نزدیک consignee

    • - considering
    • - consign
    • - consignee
    • - consignment
    • - consignor
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.