امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shipment

ˈʃɪpmənt ˈʃɪpmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    shipments

معنی

noun
حمل، محموله، کالای حمل‌شده با کشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shipment

  1. noun The act of sending off something
    Synonyms:
    cargo consignment load freight purchase lot goods shipped delivery dispatch carload lading truckload goods shipping loading transportation payload despatch

ارجاع به لغت shipment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shipment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shipment

لغات نزدیک shipment

پیشنهاد بهبود معانی