گذشتهی ساده:
purchasedشکل سوم:
purchasedسومشخص مفرد:
purchasesوجه وصفی حال:
purchasingشکل جمع:
purchasesخریداری، ابتیاع، خرید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
She showed us her new purchase with pride.
او خرید تازهی خود را با سربلندی به ما نشان داد.
We had difficulty getting any purchase on the steep rock.
در پیدا کردن جا پا بر آن صخرهی پر شیب دچار اشکال شدیم.
the purchase of a new home
خرید یک خانهی نو
date of purchase
تاریخ خرید
to make a purchase
خرید کردن
خریداری کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A dearly purchased victory.
پیروزی که بسیار گران تمام شده است.
to purchase another shirt
یک پیراهن دیگر خریدن
to purchase one's life at the expense of one's honor
با از دست دادن شرافت جان خود را خریدن
درآمد سالیانه زمین
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «purchase» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purchase