-
Adjective
قابلخریداری، خریدنی، موجود برای خرید
-
- purchasable goods
- - کالاهای قابلخریداری
-
- Smoking products are purchasable by only those 18 and up in New Zealand.
- - محصولات دخانی تنها توسط افراد ۱۸ سال به بالا در نیوزیلند قابلخریداری هستند.
-
Adjective
(با رشوه) خریدنی
-
- the purchasable senator
- - سناتور خریدنی
-
- The wealth at the disposal of the Federal Government attracted into its service all the purchasable press—North and South.
- - ثروتی که در اختیار دولت فدرال بود، همهی مطبوعات خریدنی اعم از شمال و جنوب را به خدمت خود جذب کرد.
لغات همخانواده purchasable