Venal

ˈviːnl ˈviːnl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پولی، پول بگیر، پست، فروتن، رشوه‌خوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a venal judge
- قاضی اهل حق و حساب
- a venal bargain
- معامله‌ی همراه با رشوه
- venal service
- خدمت در مقابل اجرت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد venal

  1. adjective bribable, corruptible
    Synonyms: amoral, bent, buyable, conscienceless, corrupt, crooked, dishonest, double-dealing, immoral, mercenary, on the take, padded, purchasable, unethical, unprincipled, unprofessional, unscrupulous

ارجاع به لغت venal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «venal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/venal

لغات نزدیک venal

پیشنهاد بهبود معانی