۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Unscrupulous

    ʌnˈskruːpjələs ʌnˈskruːpjələs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more unscrupulous

    • صفت عالی:

      most unscrupulous

    معنی

    adjective C2
    بی‌توجه به نیک و بد، بی‌مرام، بی‌پروا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unscrupulous

    1. adjective immoral
      Synonyms:
      unethical dishonest corrupt wicked unfair unprincipled deceitful shady questionable degraded degrading disgraceful illegal improper selfish base crafty sly scheming mercenary two-faced underhanded underhand sinister slippery dishonorable scandalous shameless crooked perfidious exploitative self-seeking unworthy venal recreant ruthless shifty low-down arrant petty conscienceless unconscientious unconscionable wrongful casuistic
      Antonyms:
      moral ethical principled good scrupulous

    ارجاع به لغت unscrupulous

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unscrupulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unscrupulous

    لغات نزدیک unscrupulous

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه