پست، بیآبرو، ناشایسته، از روی بیشرمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He would rather die than to live dishonorably.
او ترجیح میداد بمیرد؛ ولی ناشرافتمندانه زندگی نکند.
A group of dishonorable men who did not turn away from stealing and killing.
گروهی مردان بیآبرو که از دزدی و قتل روگردان نبودند.
(ارتش) اخراج به خاطر بدرفتاری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dishonorable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dishonorable