امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Underhanded

American: ˈʌndərˈhændəd British: ˈʌndəhændɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
رجوع شود به: short-handed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
مخفیانه، زیر جلی، در نهان، فریبکارانه، نابکار، نابکارانه، ترفند آمیز، محیلانه
- his underhanded comments
- اظهارات حقه‌بازانه‌ی او
adjective
وابسته به پرتاب از زیر
- an underhanded throw
- پرتاب (توپ) از زیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد underhanded

  1. adjective Marked by treachery or deceit
    Synonyms:
    underhand sneaky secret devious sly shifty disingenuous duplicitous clandestine covert crooked guileful cunning deceitful indirect dirty dishonest lubricious fraudulent furtive shady shorthanded secretive subversive surreptitious unethical unfair unscrupulous wily underarm
  1. adjective Acting or done in a deceptive, secret, or sly manner; dishonest and sneaky.
    Synonyms:
    secret

ارجاع به لغت underhanded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «underhanded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/underhanded

لغات نزدیک underhanded

پیشنهاد بهبود معانی