Disingenuous

ˌdɪsənˈdʒenjuəs ˌdɪsənˈdʒenjuəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیرصادقانه، غیرصمیمانه، پرشیله پیله، ریاکارانه، بدون صراحت لهجه، دورو، ریاکار، فریبکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a disingenuous compliment
- تعریف غیرصادقانه
- It would be disingenuous to claim that we hadn't suspected them.
- غیرصادقانه است که ادعا کنیم به آن‌ها مظنون نبویم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disingenuous

  1. adjective insincere
    Synonyms: artful, crooked, cunning, deceitful, designing, dishonest, duplicitous, false, feigned, foxy, guileful, indirect, insidious, mendacious, oblique, shifty, sly, tricky, two-faced, uncandid, underhanded, unfair, unfrank, wily
    Antonyms: frank, honest, ingenuous, naive, sincere

ارجاع به لغت disingenuous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disingenuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disingenuous

لغات نزدیک disingenuous

پیشنهاد بهبود معانی