با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Double-dealing

ˌdʌbl̩ˈdiːlɪŋ ˌdʌbl̩ˈdiːlɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دورویی و تزویر، دورو و دورنگی، دورویی، حقه‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد double-dealing

  1. adjective cheating, deceitful
    Synonyms: ambidextrous, crooked, dishonest, double, duplicitous, fraudulent, hypocritical, insincere, left- handed, lying, perfidious, sneaky, swindling, treacherous, tricky, two-faced, two-timing, underhanded, untrustworthy, wily
    Antonyms: forthright, honest, truthful
  2. noun betrayal, cheating
    Synonyms: bad faith, chicane, chicanery, deceit, deception, dishonesty, duplicity, foul play, fourberie, fraud, hanky-panky, hypocrisy, mendacity, perfidy, sharp practice, treachery, trickery, two-timing
    Antonyms: forthrightness, honesty, truthfulness

ارجاع به لغت double-dealing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «double-dealing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/double-dealing

لغات نزدیک double-dealing

پیشنهاد بهبود معانی