امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hypocrisy

hɪˈpɑːkrəsi hɪˈpɒkrəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    hypocrisies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C2
ظاهرسازی، وانمودسازی، خالی‌بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- His hypocrisy undermined his credibility and alienated his supporters.
- خالی‌بندی او اعتبارش را تضعیف کرد و حامیانش را از خود دور کرد.
- Many people were outraged by the hypocrisy of the company's claims of sustainability.
- بسیاری از مردم از وانمودسازی ادعای پایداری شرکت عصبانی شدند.
noun uncountable
ریا، ریاکاری، تزویر، دورویی، دورنگی
- They caught the priest with the neighbor's wife in the closet, and his hypocrisy became apparent.
- کشیش را با زن همسایه در پستو گیر آوردند و ریای او آشکار شد.
- ... that they open the door to deception and hypocrisy.
- ... که در خانه‌ی تزویر و ریا بگشایند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hypocrisy

  1. noun deceitfulness, pretense
    Synonyms:
    affectation bad faith bigotry cant casuistry deceit deception dishonesty display dissembling dissimulation double-dealing duplicity false profession falsity fraud glibness imposture insincerity irreverence lie lip service mockery pharisaicalness pharisaism phoniness pietism quackery sanctimoniousness sanctimony speciousness unctuousness
    Antonyms:
    forthrightness honesty righteousness sincerity truth

ارجاع به لغت hypocrisy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hypocrisy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hypocrisy

لغات نزدیک hypocrisy

پیشنهاد بهبود معانی