آخرین به‌روزرسانی:

Quackery

ˈkwækəri ˈkwækəri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

(مخصوصاً زمانی که کسی با دروغ و حیله خود را پزشک معرفی می‌کند یا پزشکی که از درمان و داروی نادرست استفاده می‌کند) حقه‌بازی، شارلاتان‌بازی، حیله‌گری، دغل‌کاری، شیادی (پزشک)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The FDA issued a warning about a new product on the market that was suspected of being quackery.

سازمان غذا و داروی آمریکا درمورد محصولی جدید در بازار به خاطر مشکوک بودن به حقه‌بازی هشدار داد.

The advertisement for the new miracle weight loss pill was nothing more than quackery.

تبلیغات برای قرص کاهش وزن معجزه‌آسای جدید شارلاتان‌بازی‌ای بیش نبود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد quackery

  1. noun medical practice and advice based on observation and experience in ignorance of scientific findings
    Synonyms:
    empiricism misrepresentation pretense imposture charlatanism

ارجاع به لغت quackery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quackery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quackery

لغات نزدیک quackery

پیشنهاد بهبود معانی