با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Quackery

ˈkwækəri ˈkwækəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    (مخصوصاً زمانی که کسی با دروغ و حیله خود را پزشک معرفی می‌کند یا پزشکی که از درمان و داروی نادرست استفاده می‌کند) حقه‌بازی، شارلاتان‌بازی، حیله‌گری، دغل‌کاری، شیادی (پزشک)
    • - The FDA issued a warning about a new product on the market that was suspected of being quackery.
    • - سازمان غذا و داروی آمریکا درمورد محصولی جدید در بازار به خاطر مشکوک بودن به حقه‌بازی هشدار داد.
    • - The advertisement for the new miracle weight loss pill was nothing more than quackery.
    • - تبلیغات برای قرص کاهش وزن معجزه‌آسای جدید شارلاتان‌بازی‌ای بیش نبود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد quackery

  1. noun Medical practice and advice based on observation and experience in ignorance of scientific findings
    Synonyms: charlatanism, pretense, misrepresentation, empiricism, imposture

ارجاع به لغت quackery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «quackery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/quackery

لغات نزدیک quackery

پیشنهاد بهبود معانی