با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Imposture

ɪmˈpɒst͡ʃər ɪmˈpɒst͡ʃə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دورویی، غصب، طراری، فریب، مکر، حیله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imposture

  1. noun fraud, trick
    Synonyms: artifice, cheat, con, copy, counterfeit, deceit, deception, fabrication, fake, feint, fiddle, flimflam, forgery, gambit, hoax, hocus-pocus, illusion, imitation, impersonation, imposition, make-believe, maneuver, masquerade, phony, ploy, pretense, pretension, put-on, quackery, ruse, sell, sham, sleight, spoof, stratagem, swindle, wile
    Antonyms: honesty, reality, truth

ارجاع به لغت imposture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imposture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imposture

لغات نزدیک imposture

پیشنهاد بهبود معانی