امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flimflam

ˈflɪmflæm ˈflɪmflæm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
حقه‌بازی کردن، سرهم‌بندی کردن، حقه‌بازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flimflam

  1. verb deceive, swindle
    Synonyms:
    cheat trick fool rip off swindle defraud con dupe scam fleece burn take for a ride gull gyp bilk diddle chisel rook gip hose shaft steal pull a fast one sandbag

ارجاع به لغت flimflam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flimflam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flimflam

لغات نزدیک flimflam

پیشنهاد بهبود معانی