شکل جمع:
gullsجانورشناسی مرغ ماهیخوار، مرغ نوروزی، کاکایی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The gull's cry echoed across the beach.
نالهی مرغ ماهیخوار در سراسر ساحل پیچید.
The gull stole my sandwich.
مرغ نوروزی ساندویچ من را دزدید.
قدیمی سادهلوح، زودباور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The gull fell for the scam and lost all his money.
فرد سادهلوح به دام کلاهبرداری افتاد و تمام پولش را از دست داد.
Don't be a gull and believe everything you hear.
زودباور نباشید و هر چیزی را که میشنوید باور نکنید.
قدیمی فریب دادن، گول زدن
Two charlatans gulled him.
دو نفر شارلاتان حسابی او را گول زدند.
She gulls her coworkers with her persuasive arguments.
او با استدلالهای متقاعدکنندهاش همکاران خود را فریب میدهد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gull» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gull