فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Seagull

ˈsiːɡʌl ˈsiːɡʌl

شکل جمع:

seagulls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی کاکایی، مرغ نوروزی، مرغ قهقهه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The seagull's cries could be heard from far away.

بانگ کاکایی از دور به گوش می‌رسید.

A flock of seagulls gathered on the pier, waiting for scraps of food.

دسته‌ای از مرغ‌های نوروزی روی اسکله جمع شده بودند و منتظر تکه‌های غذا بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I love to watch the seagulls flying over the beach.

عاشق تماشای مرغ‌های قهقهه هستم که بر فراز ساحل پرواز می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seagull

  1. noun mostly white aquatic bird having long pointed wings and short legs
    Synonyms:
    gull sea-gull

ارجاع به لغت seagull

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seagull» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/seagull

لغات نزدیک seagull

پیشنهاد بهبود معانی