امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Seagull

ˈsiːɡʌl ˈsiːɡʌl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    seagulls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی کاکایی، مرغ نوروزی، مرغ قهقهه link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The seagull's cries could be heard from far away.
- بانگ کاکایی از دور به گوش می‌رسید.
- A flock of seagulls gathered on the pier, waiting for scraps of food.
- دسته‌ای از مرغ‌های نوروزی روی اسکله جمع شده بودند و منتظر تکه‌های غذا بودند.
- I love to watch the seagulls flying over the beach.
- عاشق تماشای مرغ‌های قهقهه هستم که بر فراز ساحل پرواز می‌کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد seagull

  1. noun Mostly white aquatic bird having long pointed wings and short legs
    Synonyms:
    gull sea-gull

ارجاع به لغت seagull

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «seagull» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/seagull

لغات نزدیک seagull

پیشنهاد بهبود معانی