امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Victimize

ˈvɪktəmaɪz ˈvɪktəmaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    victimized
  • شکل سوم:

    victimized
  • سوم‌شخص مفرد:

    victimizes
  • وجه وصفی حال:

    victimizing

معنی

verb - transitive
طعمه کردن، دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن، قربانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد victimize

  1. verb cheat, fool
    Synonyms: bamboozle, burn, chisel, clip, con, cozen, deceive, defraud, discriminate against, dupe, exploit, fleece, flimflam, gull, have it in for, hoax, hoodwink, immolate, persecute, pick on, pigeon, prey on, rope in, screw, set up, snow, stack the deck, stiff, sting, sucker, swindle, take advantage of, trick, use
    Antonyms: aid, assist, help, protect

ارجاع به لغت victimize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «victimize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/victimize

لغات نزدیک victimize

پیشنهاد بهبود معانی