امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prey On

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb
شکار کردن، به دام انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The wolves prey on small animals.
- گرگ‌ها حیوانات کوچک را شکار می‌کنند.
- Cats prey on birds and mice.
- گربه‌ها پرندگان و موش‌ها را شکار می‌کنند.
phrasal verb
سوء استفاده کردن از
- criminals who prey on lonely elderly people
- مجرمانی که از افراد پیر تنها سوء استفاده می‌کنند
- These telemarketers prey on the elderly and call them 5 or 10 times a day.
- این تبلیغاتی‌های تلوزیونی از افرار پیر سوء استفاده می‌کنند و 5 یا 10 بار در روز به ‌آن‌ها زنگ می‌زنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prey on

  1. verb attack, terrorize
    Synonyms:
    blackmail bleed bully burden consume depredate devour distress eat exploit feed on fleece haunt hunt intimidate live off load oppress plunder raid seize take advantage of tax trouble victimize weigh worry
    Antonyms:
    guard protect save

ارجاع به لغت prey on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prey on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prey-on

لغات نزدیک prey on

پیشنهاد بهبود معانی