آخرین به‌روزرسانی:

Immolate

ˈɪməleɪt ˈɪməleɪt

گذشته‌ی ساده:

immolated

شکل سوم:

immolated

سوم‌شخص مفرد:

immolates

وجه وصفی حال:

immolating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

قربانی شدن، فدا کردن، کشته‌شده، فدایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He was willing to immolate himself for his family's sake.

او حاضر بود به‌دلیل خانواده‌اش خود را فدا کند.

the millions who were immolated in war

میلیونها نفر که در جنگ نابود شدند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immolate

  1. verb to offer as a sacrifice
    Synonyms:
    sacrifice victimize

سوال‌های رایج immolate

گذشته‌ی ساده immolate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده immolate در زبان انگلیسی immolated است.

شکل سوم immolate چی میشه؟

شکل سوم immolate در زبان انگلیسی immolated است.

وجه وصفی حال immolate چی میشه؟

وجه وصفی حال immolate در زبان انگلیسی immolating است.

سوم‌شخص مفرد immolate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد immolate در زبان انگلیسی immolates است.

ارجاع به لغت immolate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immolate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immolate

لغات نزدیک immolate

پیشنهاد بهبود معانی