Immolation

ɪməˈleɪʃn̩ ˌɪməˈleɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    immolations

معنی

noun
قربانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد immolation

  1. noun one or more living creatures slain and offered to a deity as part of a religious rite
    Synonyms:
    victim sacrifice offering hecatomb

ارجاع به لغت immolation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «immolation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immolation

لغات نزدیک immolation

پیشنهاد بهبود معانی