آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ بهمن ۱۴۰۳

    Monkey

    ˈmʌŋki ˈmʌŋki

    گذشته‌ی ساده:

    monkeyed

    شکل سوم:

    monkeyed

    سوم‌شخص مفرد:

    monkeys

    وجه وصفی حال:

    monkeying

    شکل جمع:

    monkeys

    معنی monkey | جمله با monkey

    noun countable A2

    جانورشناسی میمون

    monkey, میمون
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    We saw a little monkey at the zoo.

    ما در باغ‌وحش میمون کوچکی را دیدیم.

    The monkeys climbed the tall tree.

    میمون‌ها از درخت بلندی بالا رفتند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A playful monkey grabbed the bananas and ran away.

    میمون بازیگوش موزها را گرفت و فرار کرد.

    noun countable informal

    (بچه) شیطان، تخس، شر، حرف‌نشنو

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    The babysitter struggled to control the monkey.

    پرستار بچه تلاش کرد که این بچه‌ی شیطان را کنترل کند.

    The teacher scolded the monkey for disrupting the class.

    معلم بچه‌ی تخس را به‌خاطر به هم ریختن کلاس سرزنش کرد.

    noun slang countable informal

    انگلیسی بریتانیایی ۵۰۰ پوند، پانصد پوند

    The thieves stole a monkey from the bank.

    سارقان ۵۰۰ پوند را از دزدیدند.

    He borrowed a monkey from his friend.

    او از دوستش ۵۰۰ پوند قرض گرفت.

    verb - transitive

    تقلید کردن

    He tried to monkey my dance moves.

    او سعی کرد حرکات رقص من را تقلید کند.

    The children enjoyed monkeying each other's actions.

    بچه‌ها از تقلید کردن کارهای یکدیگر لذت می‌بردند.

    verb - intransitive

    شیطنت کردن، دلقک‌بازی درآوردن، مسخره‌بازی درآوردن

    They often monkey during their breaks.

    آن‌ها در زمان استراحت خود اغلب شیطنت می‌کنند.

    She tends to monkey when she gets nervous in social situations.

    او هنگام مضطرب شدن در موقعیت‌های اجتماعی تمایل دارد که مسخره‌بازی درآورد.

    verb - intransitive

    ور رفتن، انگولک کردن، دستکاری کردن

    Don't monkey around with the box, kids!

    بچه‌ها، با این جعبه ور نروید!

    Don't monkey with the phone's settings.

    تنظیمات گوشی را دستکاری نکنید.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد monkey

    1. noun primate
      Synonyms:
      ape simian anthropoid baboon chimpanzee gorilla orangutan lemur monk imp rascal scamp
    1. verb fiddle, tamper with
      Synonyms:
      interfere meddle mess tinker play fool tamper with intermeddle butt in interlope pry fool with fool around trifle busybody horn in make
      Antonyms:
      leave alone

    Phrasal verbs

    monkey around

    مسخره‌بازی درآوردن

    Idioms

    a monkey on one's back

    (عامیانه) 1- اعتیاد 2- هر مسئله یا وسواس ناراحت‌کننده

    make a monkey out of

    مضحکه کردن، اسباب خنده‌ی دیگران کردن

    monkey see monkey do

    جلو آدم مسخره مسخره‌بازی درآوردن، جلو میمون میمون‌ازی درآوردن

    throw a monkey wrench into

    چوب لای چرخ گذاشتن، کارشکنی کردن

    throw a monkey wrench into (something)

    چوب لای چرخ گذاشتن، خرابکاری کردن

    سوال‌های رایج monkey

    معنی monkey به فارسی چی میشه؟

    میمون‌ها (Monkey) یکی از جذاب‌ترین و کنجکاوترین موجودات در دنیای حیات وحش هستند. این حیوانات از خانوادهٔ پرومیتیدها (Primate) هستند و به طور کلی به دو دستهٔ میمون‌های قدیمی و میمون‌های جدید تقسیم می‌شوند. میمون‌ها به دلیل رفتارهای اجتماعی، هوش بالا و حرکات جالب‌شان مورد توجه انسان‌ها قرار دارند. در اینجا به بررسی معانی، ویژگی‌ها و نکات جالب دربارهٔ میمون‌ها می‌پردازیم.

    دسته‌بندی میمون‌ها

    میمون‌ها به دو گروه اصلی تقسیم می‌شوند:

    - میمون‌های قدیمی (Old World Monkeys): این گروه شامل میمون‌هایی است که عمدتاً در آفریقا و آسیا زندگی می‌کنند. آن‌ها دارای بینی باریک و دمی غیرقابل استفاده هستند.

    - میمون‌های جدید (New World Monkeys): این میمون‌ها در آمریکا یافت می‌شوند و معمولاً بینی پهن‌تری دارند و دمی قابل استفاده (پیش‌کش) دارند.

    ویژگی‌های جسمی

    میمون‌ها معمولاً بدنی پوشیده از مو دارند و اندازه آن‌ها متغیر است. برخی از آن‌ها تنها چند سانتی‌متر طول دارند، در حالی که برخی دیگر می‌توانند تا یک متر یا بیشتر رشد کنند. آن‌ها دارای دستانی با قابلیت گرفتن و پاهایی هستند که به آن‌ها کمک می‌کند به راحتی در درختان حرکت کنند.

    رفتار اجتماعی

    میمون‌ها موجودات اجتماعی هستند و معمولاً در گروه‌های بزرگ زندگی می‌کنند. این گروه‌ها به آن‌ها کمک می‌کند تا در برابر شکارچیان محافظت شوند و غذا را به راحتی پیدا کنند. رفتارهای اجتماعی آن‌ها شامل بازی کردن، تمیز کردن یکدیگر و برقراری ارتباط با استفاده از صداها و حرکات است.

    هوش و یادگیری

    میمون‌ها به دلیل هوش بالای خود شناخته شده‌اند. آن‌ها قادر به یادگیری مهارت‌های جدید، استفاده از ابزار و حتی حل مسائل پیچیده هستند. برخی از تحقیقات نشان داده‌اند که میمون‌ها می‌توانند مفاهیم ریاضی و اجتماعی را درک کنند.

    تغذیه

    تغذیه میمون‌ها بستگی به نوع آن‌ها دارد. برخی از میمون‌ها گیاه‌خوار هستند و عمدتاً میوه‌ها، برگ‌ها و دانه‌ها را می‌خورند، در حالی که برخی دیگر omnivorous هستند و می‌توانند حشرات و کوچک‌جانوران را نیز به عنوان بخشی از رژیم غذایی خود مصرف کنند.

    ارتباط با انسان‌ها

    میمون‌ها در فرهنگ‌های مختلف انسان‌ها جایگاه ویژه‌ای دارند. آن‌ها در داستان‌ها، فیلم‌ها و کارتون‌ها به عنوان نمادهای کنجکاوی و بازیگوشی به تصویر کشیده می‌شوند. در برخی فرهنگ‌ها، میمون‌ها به عنوان موجوداتی باهوش و خلاق شناخته می‌شوند.

    حفاظت و تهدیدات

    متأسفانه، بسیاری از گونه‌های میمون به دلیل از بین رفتن زیستگاه، شکار غیرقانونی و تغییرات اقلیمی در معرض خطر انقراض قرار دارند. حفاظت از زیستگاه‌های طبیعی و تلاش برای حفظ این موجودات جالب و باهوش از اهمیت بالایی برخوردار است.

    گذشته‌ی ساده monkey چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده monkey در زبان انگلیسی monkeyed است.

    شکل سوم monkey چی میشه؟

    شکل سوم monkey در زبان انگلیسی monkeyed است.

    شکل جمع monkey چی میشه؟

    شکل جمع monkey در زبان انگلیسی monkeys است.

    وجه وصفی حال monkey چی میشه؟

    وجه وصفی حال monkey در زبان انگلیسی monkeying است.

    سوم‌شخص مفرد monkey چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد monkey در زبان انگلیسی monkeys است.

    ارجاع به لغت monkey

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «monkey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/monkey

    لغات نزدیک monkey

    • - monk's cloth
    • - monkery
    • - monkey
    • - monkey around
    • - monkey bars
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.