با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Fool Around

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) 1- وقت تلف کردن 2- فضولی کردن، دخالت بیجا کردن، ور رفتن 3- مغازله کردن، ماچ و بوسه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fool around

  1. verb waste time
    Synonyms: dawdle, hang around, idle, kill time, lark, mess around, play around
    Antonyms: labor, toil, work

ارجاع به لغت fool around

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fool around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fool-around

لغات نزدیک fool around

پیشنهاد بهبود معانی