فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Fool Around

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) 1- وقت تلف کردن 2- فضولی کردن، دخالت بیجا کردن، ور رفتن 3- مغازله کردن، ماچ و بوسه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fool around

  1. verb waste time
    Synonyms:
    idle hang around mess around play around kill time dawdle lark
    Antonyms:
    work labor toil

ارجاع به لغت fool around

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fool around» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fool-around

لغات نزدیک fool around

پیشنهاد بهبود معانی