گذشتهی ساده:
dawdledشکل سوم:
dawdledسومشخص مفرد:
dawdlesوجه وصفی حال:
dawdlingبیهوده وقت گذراندن، اتلاف وقت، اهمال کار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't dawdle your time away watching television!
وقت خود را با تلویزیون تماشا کردن حرام نکن!
Our old housemaid was a dawdler.
کلفت پیر ما آهسته کار بود.
گذشتهی ساده dawdle در زبان انگلیسی dawdled است.
شکل سوم dawdle در زبان انگلیسی dawdled است.
وجه وصفی حال dawdle در زبان انگلیسی dawdling است.
سومشخص مفرد dawdle در زبان انگلیسی dawdles است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dawdle» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dawdle