آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ مرداد ۱۴۰۴

    Dawn

    dɒːn dɔːn

    گذشته‌ی ساده:

    dawned

    شکل سوم:

    dawned

    سوم‌شخص مفرد:

    dawns

    وجه وصفی حال:

    dawning

    شکل جمع:

    dawns

    معنی dawn | جمله با dawn

    noun countable uncountable B2

    فجر، سحر، سپیده‌دم، طلوع

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    Aunt Turan gets up at dawn and says her Namaz (offers her prayers).

    عمه توران سپیده‌دم بلند می‌شود و نمازش را می‌خواند.

    At dawn, the sky turned a soft pink and orange.

    در سحر، آسمان به رنگ صورتی و نارنجی ملایمی درآمد.

    noun singular C1

    ادبی شروع، سرآغاز، طلوع

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    At the dawn of the 21st century, technology advanced rapidly.

    در آغاز قرن بیست‌ویکم، فناوری به‌سرعت پیشرفت کرد.

    We are witnessing the dawn of artificial intelligence.

    ما شاهد طلوع هوش مصنوعی هستیم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the dawn of the space age

    سرآغاز عصر فضا

    This is the dawning of the Age of Aquarius.

    این سرآغاز دوران دلو است.

    verb - intransitive

    آغاز شدن، شروع شدن (روز یا دوره‌ای از زمان)

    When the day dawns, the sky grows light.

    هنگامی که روز می‌شود (فرا می‌رسد) آسمان روشن می‌گردد.

    It was dawning when they arrived.

    هنگامی که آن‌ها وارد شدند، سپیده‌دم داشت فرا می‌رسید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the dawning hopes of world peace

    امیدهای تابنده (طالع) صلح جهانی

    verb - intransitive

    انگلیسی بریتانیایی روشن شدن، آشکار شدن، به ذهن رسیدن، معلوم شدن، فهمیدن

    Suddenly it dawned on me that he might be lying.

    ناگهان شستم خبردار شد که ممکن است دروغ بگوید.

    Gradually the truth began to dawn on him.

    کم‌کم واقعیت برایش آشکار شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dawn

    1. noun beginning of day
      Synonyms:
      morning daybreak sunrise sunup daylight morn dawning light break of day early bright crack of dawn first light bright day peep wee hours cockcrow first blush aurora
      Antonyms:
      evening sunset sundown dusk eventide setting end
    1. noun a beginning
      Synonyms:
      start beginning origin source rise inception onset commencement birth opening foundation genesis head advent emergence outset alpha dawning outstart unfolding
      Antonyms:
      end ending finish conclusion
    1. verb start
      Synonyms:
      begin open develop emerge rise initiate originate unfold appear lighten show itself loom glimmer
      Antonyms:
      end finish set

    Collocations

    dawn chorus

    (ادبی) آواز پگاهی پرندگان، سحرخوانی پرندگان

    from dawn till dusk

    از سپیده‌دم تا غروب، از صبح تا شب

    dawn breaks

    سپیده دمیدن، صبح شدن

    سوال‌های رایج dawn

    گذشته‌ی ساده dawn چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده dawn در زبان انگلیسی dawned است.

    شکل سوم dawn چی میشه؟

    شکل سوم dawn در زبان انگلیسی dawned است.

    شکل جمع dawn چی میشه؟

    شکل جمع dawn در زبان انگلیسی dawns است.

    وجه وصفی حال dawn چی میشه؟

    وجه وصفی حال dawn در زبان انگلیسی dawning است.

    سوم‌شخص مفرد dawn چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد dawn در زبان انگلیسی dawns است.

    ارجاع به لغت dawn

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dawn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dawn

    لغات نزدیک dawn

    • - dawdle
    • - dawg
    • - dawn
    • - dawn breaks
    • - dawn chorus
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.