آخرین به‌روزرسانی:

Genesis

ˈdʒenɪsɪs ˈdʒenɪsɪs

شکل جمع:

geneses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun singular formal

پیدایش، آغاز، منشأ، سرآغاز، خاستگاه، تکوین

In history class, we discussed the genesis of the Renaissance period in Europe.

در کلاس تاریخ، ما به بررسی آغاز دوره‌ی رنسانس در اروپا پرداختیم.

Understanding the genesis of language helps us appreciate its evolution over time.

درک پیدایش زبان به ما کمک می‌کند تا از تکامل آن درطول زمان قدردانی کنیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The genesis of the internet can be traced back to military research in the 1960s.

آغاز اینترنت را می‌توان به تحقیقات نظامی در دهه‌ی ۱۹۶۰ نسبت داد.

Research into the genesis of cancer is crucial for developing new treatments.

تحقیقات درباره‌ی منشأ سرطان برای توسعه‌ی درمان‌های جدید حیاتی است.

noun singular

کتاب پیدایش، سِفر پیدایش (تورات)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

In Genesis, the story of Adam and Eve is told in detail.

در کتاب پیدایش، داستان آدم و حوا به تفصیل روایت شده است.

The book of Genesis provides an account of the creation of the world.

کتاب پیدایش گزارشی از آفرینش جهان را ارائه می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد genesis

  1. noun beginning, creation
    Synonyms:
    start origin source inception commencement creation birth formation opening outset generation root dawn dawning propagation engendering alpha provenance provenience
    Antonyms:
    end conclusion finish finale

ارجاع به لغت genesis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «genesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/genesis

لغات نزدیک genesis

پیشنهاد بهبود معانی