فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Generation
ˌdʒenəˈreɪʃn
ˌdʒenəˈreɪʃn
شکل جمع:
generationsمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
B1
پشت، زایش، قبیله، نسل
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط
the modern generation
نسل جدید
the computer generation
نسل عصر کامپیوتر
نمونه‌جمله‌های بیشتر
generation after generation
نسل اندر نسل
مترادف و متضاد generation
-
noun creation, productionSynonyms:reproduction production formation genesis origination procreation propagation breeding bearing spawning begetting bringing forth multiplying engenderment fructifyingAntonyms:destruction
-
noun era; age groupSynonyms:time period age day epoch era span times days peers contemporaries rank step breed eon aeon crop
لغات هم‌خانواده generation
-
noungeneration
-
adjectivegenerational
ارجاع به لغت generation
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «generation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/generation
لغات نزدیک generation
- - generated error
- - generating function
- - generation
- - Generation Alpha
- - Generation Beta